عالم و نظام هستی، ب طفیل وجود حضرت ختمی مرتبت صلوات الله و سلامه علیه خلق شده:

گوش کن.

هنوز این صدای حق تعالی در کل عالم طنین اندازه ک ب عشق و محبوب و محبّ خود فرمود:

لولاک لما خلقتُ الأفلاک

و لولا علیّ لما خلقتُک

و لولا فاطمة لما خلقتکما

**********************

حق تعالی کنز مخفی بود ک حبّ ب شناخته شدن در ذات او بود. حبّ.

سرمنشأ خلق، حب بود.

و خلق را آفرید تا شناخته شود.

در حقیقت گویا آیینه اسماء و صفات خود را بصورت وجه خویش ب خود نمایاند، تا خود را در آن آیینه ب تماشا نشیند.

چون بنگرم در آینه عکس جمال خویش

گردد همه جهان ب حقیقت، مصوّرم

خورشید آسمان ظهورم، عجب مدار

ذرات کائنات اگر گشت مظهرم

***********************

جوشش حبّ در وجود حق تعالی، سازی نواخت و عشق را سرود و عاشقی را ظهور داد و متجلی ساخت.

و ذره ذره عشق، از او جوشید و خروشید و عالم هستی از کُن » ِ عشق، فی » شد.

***********************

و عالم، شد عشق آباد او.

و انسان، انسان کامل و اکمل، شد آن معشوق با کمال ک هرچه در عشق بود، در او ریخته شد.

 

و میکده برپا شد و باده ها بیخته گشت و جامها گسترده شد:

جنات نعیم و جنات عدن و فردوس برین و روضه ی رضوان و انهار جاریه، سلسبیل و کافور و زنجبیل و نهر کوثر و سدر مخضود و طلح منضود و ظلّ ممدود و فواکه بسیار و فُرُش مرفوع و عُرُب أتراب و قاصرات طرف و یاقوت و مرجان و لؤلؤ و درّ مکنون و مقصورات فی الخیام و رَفرَف خُضر و عَبقَریّ حِسان و هرچه شِئتُم رَغَداً 

همه برپا گشت.

بزمی چنین مستی فزا.

خوانی چنین افزون لقا.

*****************************

عشق در پرده می نوازد ساز

عاشقی کو ک بشنود آواز؟

هر نفس پرده ای دگر سازد

هر زمان زخمه ای کند آغاز

همه عالم صدای نغمه ی اوست

که شنید این چنین صدای دراز؟

راز او از جهان برون افتاد

خود صدا کی نگاه دارد راز؟

سرّ او از زبان هر ذره

خود، تو بشنو ک من نی ام غمّاز

"عراقی"




مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها