این چند هفته ای ک قم آمده ام ب خانه ی آرامش بخش پدری، فرصتهای بیشتری دارم تا ب امورات درونی و باطنی خود و در کنار آن ب حواشی کار و زندگی ام بپردازم.

در طی این چند هفته، چالشی در گروه مجازی دوستان کلاسی انداختم. طی سه مرحله.

یک چالش هدفمند.

یکی کاملا بصری بود، و یکی کاملا سمعی و سومی هم عقلی و فکری.

در یک مرحله بصر آنها را درگیر کردم و در یک مرحله سمع آنها را و در مرحله ی دیگر عقل و فکر آنها را.

البته شاید هیچکدام آنها این منظور و هدف مرا در نیافتند.

در مرحله ی اول از آنها خواستم پیرامون موضوع مورد نظر ( ک خاص بود و شاید تا آن زمان با یکچنین چالشی مواجه نشده بودند) هرچه صوت دارند بفرستند.

و حقیقتاً مشارکت عالی بود و بشدت هم تحت تأثیر قرار گرفته بودند و سمع آنها بخوبی جواب داد.

در مرحله ی دوم از آنها خواستم پیرامون موضوع مورد نظر هرچه تصویر دارند بفرستند.  این هم خیلی خوب جواب داد.

در مرحله ی سوم یکروز قبل آنها را آماده کردم. اعلام کردم پیام مهمی برایشان دارم پیرامون همان موضوع. همه منتظر بودند. منتظر » .

یک موعد و ساعت و زمان مقرر برایش تعیین کردم و در همان موعد هم پیام مورد نظر را در گروه ارسال کردم. 

این مرحله، این پیام جای تفکر داشت. جای تحلیل. جای محاسبه. جای اندیشه. تصمیم.

بازخوردی ک دریافت کردم اصلا رضایت بخش نبود.

و مرا در هدفی ک داشتم کمی دلسرد کرد.

این موضوع خاص، ک بدلایلی نمی خواهم بدان اشاره کنم، یک موضوعی است ک بارها و بارها سمعی و بصری درگیر آن هستیم. بسیار فراوان. در همه جا. در بسیاری از کانالها. و بسیاری از وبلاگها. . ولی. حتی اگر صوتی از آن می شنویم؛ فقط می شنویم. سمع ما درگیرش نمی شود. سمع باطنی. 

اگر تصویری از آن می بینیم، فقط می بینیم؛ ظاهری. بصر باطنی ما درگیر آن نمی شود.

والا صوتی ک می شنویم بایستی مفهوم آن، حقیقت آن مطلبی ک در آن صوت گفته می شود را دریابیم. ولی گاه یا جذب خطیب می شویم، یا جذب نغمه و صوت خواننده و . همه می شوند حجاب.

حتی اگر ترانه ای می شنویم و سمع خودمان را درگیر آن می کنیم، آنقدر مسحور ظاهر می شویم ک هیچگونه ارتباط باطنی و معقول و ماورایی و ملکوتی نمی توانیم با آن برقرار کنیم.

اشکال کار کجاست؟

حالا اگر با یک موضوع جهان شمولی همچون ظهور و شخصیت جهانی ای همچون امام دوازدهم؛ ک تمام ابعاد وجودی و شخصیتی و رفتاری و حکومتی و دینی و اعتقادی ایشان تماماً وجه باطنی دارد روبرو شویم همه و همه دچار مشکل خواهیم شد. ک البته هستیم.

چه باید کرد؟

براستی راهکار اصلی چیست؟

و ما کی و چه زمانی می خواهیم دست بکار شویم و گامهای بلندی برداریم.

و بنظر من منظور حقیقی از گام دوم، همین است. ک هنوز ندیدم کسی یا گروهی یا وبلاگی یا کانالی ب این موضوع رسیده باشد.

کار، بسیار عظیم و سخت و پیچیده است.

ربط قلوب می خواهد و اعانت و یاری. همان چیزی ک حضرت ذی القرنین علیه السلام ب آن قوم محبوس در ظلم ظالمان فرمود: 

{ فأعینونی بقوّة }

در پستهای بعدی ب این رموز خواهیم پرداخت إن شاء الله تعالی الرحمن.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها